جدول جو
جدول جو

معنی داد یاب - جستجوی لغت در جدول جو

داد یاب
یابنده عدل، انصاف جوینده، انصاف دیده، انصاف جسته
تصویری از داد یاب
تصویر داد یاب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درد یاب
تصویر درد یاب
آنچه درد کند، متالم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داد یار
تصویر داد یار
کسی که یاری عدل کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیر یاب
تصویر دیر یاب
آنچه که دشوار بدست آید صعب الوصول مقابل زود یاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاده یاب
تصویر پاده یاب
وضو گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زود یاب
تصویر زود یاب
تند فهم زود فهم تیز هوش سریع الانتقال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داد گاه
تصویر داد گاه
جای انصاف، محکمه عدل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داد پاک
تصویر داد پاک
آنکه براستی دادگر است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دادیار
تصویر دادیار
(پسرانه)
حامی قانون، مجری عدالت (نگارش کردی: دادیار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پادیاب
تصویر پادیاب
وضو
فرهنگ واژه فارسی سره
شستن و پاکیزه ساختن چیزها بوسیله خواندن دعا. زرتشتیی که میخواهد پادیاب کند نخست یک خشنوتره اهورهه مزداو (بخشنودی اهورمزدا) میخواند پس از آن یک بار (اشم و هو) می سراید. آنگاه روی دستها و پاهای خود را میشوید از آن پس کشتی نو میکند و بترتیب مقرر کمربند خود میگشاید و دعای مخصوص آن را میخواند و باردیگر بدور کمر می بندد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دادیار
تصویر دادیار
معاون دادستان وکیل عمومی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دادیار
تصویر دادیار
معاون دادستان، وکیل عمومی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دادیار
تصویر دادیار
معاون دادستان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پادیاب
تصویر پادیاب
شستشو، وضو، شستشوی صورت و دست و پا، وضویی که زردشتیان می گیرند، شستن و پاکیزه ساختن چیزی با خواندن دعاهای مخصوص
فرهنگ فارسی عمید